سال ۱۳۴۹، نقطه شروعی برای جوانی بود که قرار بود نامش در کنار تاریخسازان فوتبال ایران بدرخشد. از زمین شماره سه شهباز تا امجدیه و سپس آزادی، مسیری آغاز شد که با سرعت و تلاطم، پروین را به چهرهای بدل کرد که سالها بعد، تنها سرمربی تاریخ پرسپولیس لقب گرفت که پس از برکناری، هواداران به جای تیم خودی، تیم رقیب را تشویق کردند.
امروز، پروین در ۷۹ سالگی شمع تولدش را خاموش میکند؛ اما شاید نسل تازه فوتبال کمتر بداند که چرا او را مهمترین شخصیت تاریخ پرسپولیس میدانند. آشنایی برخی از هواداران جوان با «سلطان» تنها به کلیپی جنجالی محدود میشود که یک هوادار روشندل از او میخواست پرسپولیس را رها کند. اما واقعیت این است که حتی در سالهای دوری از قدرت، پروین همچنان بخشی جداییناپذیر از هویت پرسپولیس باقی مانده است؛ نامی که شانهبهشانه با لوگوی باشگاه رقابت میکرد.
در نخستین بازی پروین، پرسپولیس بر محور همایون بهزادی میچرخید؛ ستارهای محبوب و کمنظیر. اما با گذر زمان و تغییرات دهه شصت، آن نام بزرگ کمرنگ شد و پروین چنان قد کشید که دیگر هیچ تصویر پرسپولیسی بدون حضور او کامل نبود؛ مگر در کنار محمود خوردبین که سالها بیادعا در مقام سرپرست کنارش ماند.
آغاز راه از کیان تا پرسپولیس
علی پروین در سوم مهرماه ۱۳۲۵ در محله دولاب تهران چشم به جهان گشود. فوتبالش را در سال ۱۳۴۴ با تیم کیان شروع کرد و سه سال در آنجا ماند. در سال ۱۳۴۷ به تیم تازهتأسیس پیکان پیوست و همان فصل به ستاره اصلی آن بدل شد. با وجود جذب دستهجمعی ستارههای پرسپولیس به پیکان، پروین همچنان درخشش خود را حفظ کرد.
اما در سال ۱۳۴۹ سرنوشت مسیر تازهای برای او رقم زد؛ پروین به همراه بزرگان فوتبال راهی پرسپولیس شد و تا آخرین روز دوران بازیاش به این پیراهن وفادار ماند. او ۳۴۱ بار با لباس پرسپولیس به میدان رفت، ۱۷ سال درخشید و بارها قهرمانیهای تهران و ایران را جشن گرفت. آخرین بازیاش در سال ۱۳۶۵ برابر دارایی بود؛ خداحافظیای بیسروصدا، درست یک هفته پس از آنکه دوبار دروازه هما را گشود.
پس از آن، پروین بهسرعت وارد عرصه مربیگری شد. همان زمان، تیم ملی با او قهرمانی آسیا را تجربه کرد، هرچند ناکامیها و محرومیت چهارساله هم بخشی از زندگی ورزشیاش شد؛ روزهایی که خبری از او نبود جز حضور مداومش در نمایشگاه سورتمه میدان هفتتیر.
بازگشت بهعنوان مربی و روزهای پرچالش
بازگشت پروین به فوتبال طوفانی بود. بهعنوان سرمربی پرسپولیس، همه جامهای داخلی را درو کرد و سالها سلطان نیمکتها بود. بااینحال، به مرور دوران تغییر کرد. اینترنت، مربیان خارجی و نسل جدیدی از خبرنگاران وارد فوتبال شدند. نقدها به سبک سنتی تمرین و مدیریت او بالا گرفت. مقاله مشهور حمیدرضا صدر با عنوان «مردی که میخواست سلطان باشد» نماد این تغییر نگاه بود.
پروین، که روزگاری نماد اقتدار مطلق بود، حالا در برابر شاگردان سابق و رسانهها ایستاده بود. اما با همه این فراز و فرودها، او همچنان بخشی جداییناپذیر از تاریخ پرسپولیس باقی ماند.
میراث ماندگار سلطان
۲۷ شهریور ۱۳۴۹، روزی که برای نخستین بار پیراهن پرسپولیس را پوشید و تیمش عقاب را شکست داد، نقطهای است که تاریخ سرخها با نام پروین گره خورد. عبور او از مربیگری و دور شدنش از دایره تصمیمسازی، شاید سختترین بخش زندگیاش بوده باشد. اما درست مانند همه پادشاهان، ناچار بود قدرت را واگذار کند.
امروز، در آستانه ۸۰ سالگی، او تنها بازمانده معتبر نسلی است که فوتبال ایران را جهانی کرد؛ تنها چهره شناختهشده از تیم آرژانتین ۷۸ که هنوز زنده و در یاد مردم است. علی پروین همچنان سرمایهای بزرگ برای پرسپولیس و فوتبال ملی محسوب میشود؛ چهرهای که سزاوار تقدیری تاریخی است.
تولدت مبارک سلطان!
افتخارات دوران بازیکنی
-
مسابقات استانی تهران (پیکان - ۱۳۴۸)
-
جام منطقهای ایران (پرسپولیس - ۱۳۵۰)
-
جام تخت جمشیدی (پرسپولیس - ۱۳۵۲ و ۱۳۵۴)
-
جام اسپندی (پرسپولیس - ۱۳۵۸)
-
جام وحدت (۱۳۶۰)
-
لیگ تهران (پرسپولیس - ۱۳۶۱، ۱۳۶۵، ۱۳۶۶)
-
جام حذفی تهران (پرسپولیس - ۱۳۶۱، ۱۳۶۶)
-
جام ملتهای آسیا (تیم ملی - ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶)
-
جام کوروش (۱۹۷۱)
افتخارات دوران مربیگری
-
جام وحدت (۱۳۶۰)
-
لیگ تهران (۱۳۶۱، ۱۳۶۵، ۱۳۶۶، ۱۳۶۷، ۱۳۶۸، ۱۳۶۹)
-
جام حذفی تهران (۱۳۶۱، ۱۳۶۶)
-
لیگ آزادگان (۱۳۷۷–۷۸ و ۱۳۷۸–۷۹)
-
لیگ برتر خلیج فارس (۱۳۸۰–۱۳۸۱)
-
جام حذفی (۱۳۶۶، ۱۳۷۰–۷۱ و ۱۳۷۷–۷۸)
-
جام در جام آسیا (۱۹۹۰–۹۱)
-
بازیهای آسیایی (تیم ملی – ۱۹۹۰)




شما هم می توانید در مورد این خبر نظر بدهید