به گزارش سایت شرکت پیشکسوتان کهن پرسپولیس ،دانشگاه پرسپولیس حال و روز خوشی ندارد. این جمله را طی هفته گذشته چند باری است شنیدهایم. دانشگاهی که روزگاری با 1575 دانشجو و 22 رشته بدیع، گام بزرگی برای علمی شدن ورزش برداشته بود با چنگ اندازی عدهای از بدخواهان با شتاب فراوان به سوی اضمحلال پیش رفته اما حالا قرار است جان بگیرد. شاید حالا به زحمت تعداد دانشجویان این مرکز به بیش از 200 نفر برسد و تعداد رشتههایش هم آنقدر محدود شده که قابل گفتن نیست اما انگار مرگ جعفر کاشانی باعث شده تا احیای این مرکز علمی در اولویت برنامههای هیأت مدیره و مدیریت باشگاه پرسپولیس قرار بگیرد.
روزی روزگاری نه چندان دور زندهیاد جعفر کاشانی، مهندس حسین کلانی، دکتر زادمهر و دکتر داریوش سودی که هیأت امنای این دانشگاه به حساب میآمدند و به این مرکز آموزش عشق میورزیدند حتی برای خرید وسایل و ملزومات این دانشگاه به فروشگاه شهروند رفته و اقدام به خرید مایحتاج ساختمان دانشگاه کردند. درست همان روزها بود که بسیاری با گمان بد به تولد این مرکز آموزشی نگاه میکردند و خیلیها در شروع راه به دانشگاه پرسپولیس نگاه جدی و درستی نداشتند اما سه سال بعد دانشگاه پرسپولیس کم کم به قطبی در حوزه آموزش عالی تبدیل شده بود و میتوانستیم از این مرکز به عنوان فخر فوتبال در حوزه آموزش نام ببریم. روزگاری که بلاتر لب به تمجید از اتفاقات ویژه این دانشگاه گشود و برایش عجیب بود که چطور در چنین مرکزی رشته آنالیزوری ورزش یا ماساژوری ورزش تدریس میشود.
همان طور که ساختمان خوب نیاز به مصالح درجه یک و نیروی انسانی ماهر دارد ورزش کشور در راه حرفهای شدن به نیروهای متخصص که مدارج دانشگاهی علوم ورزشی را طی کرده باشند نیاز مبرم داشته و خواهد داشت. این تفکر مرحوم جعفر کاشانی بود و تأکید داشت با دانشگاهداری میتوانیم«باشگاه» درست کنیم و این بهترین و کوتاهترین راه برای تحقق آرزوی دیرینه دیپلمات خانواده پرسپولیس بود.
این دانشگاه قرار بود در ادامه روند توسعه خود رشتههای دیگری را به نقشه آموزشی خود بیفزاید و به غول آموزش عالی ورزشی کشور بدل شود. افزودن رشتههایی مثل اقتصاد فوتبال، انیمیشن ورزشی و ... در دستور کار هیأت امنای این دانشگاه بود. آنها در حالی طی سه سال به حدود 1600 دانشجو و 22 رشته رسیدند که در افق نه چندان دورشان تدریس 100 رشته ورزشی را در برنامههای خود ترسیم کرده بودند. دانشگاهی که 157 مدرس برجسته در آن حضور داشته و فعالیت میکردند و برای مثال در حوزه حقوق بیشتر اساتید از جمله قضات و دادستانها به حساب میآمدند که وزن دانشگاه با برخورداری از چنین اساتید برجستهای بالا رفته بود.
این دانشگاه میتوانست خروجی فوقالعادهای برای ورزش کشور داشته باشد. همان گونه که میثم بائو تحصیلات آکادمیکش را از این دانشگاه شروع کرد و حالا برای فوق لیسانس خیز برداشته یا همان گونه که زنده یاد هادی نوروزی تحصیلاتش را در رشته مربیگری حرفهای آغاز کرده بود اما اجل مهلتش نداد و درست بعد از رفتن هادی، این مرکز پررونق و ایدهآل دانشگاهی هم رو به افول گذاشت.
برای ایجاد چنین دانشگاهی البته خون دلها خورده شد و تلاش زیادی صورت گرفت تا پرسپولیس مثل نخبگان درجه یک و نامداران برجستهاش در ورزش کشور یک باشگاه نمونه و ایدهآل در کشور باشد. در این راه فرزند داریوش سودی گروگان گرفته شد و ساعات سختی به یکی از مؤسسان دانشگاه گذشت اما با کشته شدن عامل آدم ربایی مشخص نشد این ماجرا چقدر به تلاشهای عدهای که خواستار تعطیلی دانشگاه بودند ارتباط داشت. همچنین نخبگان علمگرای پرسپولیس که این دانشگاه را مثل فرزند خود دوست میداشتند با زور و تهدید کنار گذاشته شده و بعد از جدایی از این دانشگاه بهشدت غصه خوردند تا اینکه بعد از چند سال زنگ احیای این مرکز آموزشی به صدا درآمد.
در آخرین جلسه هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس که مرحوم کاشانی در آن حضور داشت او از دکتر داریوش سودی دعوت کرد تا به جلسه بیاید. در آن جلسه زندهیاد کاشانی رو به اعضای دیگر هیأت مدیره شامل عرب، نبی، رغبتی و هاشمی کرد و گفت: «نگذارید پایگاه علم و دانش تعطیل شود». آنجا بود که با موافقت همه اعضای هیأت مدیره این مسأله مصوبه شد و محمدحسن انصاریفرد مأموریت پیدا کرد تا خیلی زود چرخهای این دانشگاه را روغنکاری کرده و دوباره به حیات بگرداند.
ماجرا وقتی دراماتیکتر میشود که بدانیم رئیس فقید هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس شب قبل از فوتش در تماس با داریوش سودی به او میگوید: «بدنم جان ندارد. بوی مرگ را احساس میکنم. خواهشی دارم ازت. نگذار دانشگاه تعطیل شود.»
این سفارش و وصیت کاشانی، سودی را راغب کرد تا با خواسته هیأت مدیره پرسپولیس همراه شود. از ابتدای همین هفته بود که سودی و انصاری فرد در محل دانشگاه حاضر شده و شرایط اولیه را سنجیدند اما مشاور عالی مدیریت باشگاه چند گزینه را انتخاب کرده تا اطلاعات کامل و دقیقی از وضعیت دانشگاه استخراج کرده و برای کشیدن نقشه نجات به او دیتای لازم را بدهند.
در عین حال دانشگاه داری کار بسیار دشوار و پیچیدهای است و با کمتر از 1500 دانشجو چرخ دانشگاه نمیچرخد. در واقع دانشگاهی برای پرسپولیس سودآور خواهد بود که حداقل 150 میلیون تومان برای باشگاه درآمد داشته باشد وگرنه توجیه اقتصادی نخواهد داشت. این همان اتفاقی است که سه سال بعد از تأسیس دانشگاه پرسپولیس هیأت امنای وقت به آن رسیده بود و وقتی این مرکز به مرحله بلوغ و سوددهی رسید دستهای نامحرمان روی آن افتاد و از آن روز بود که همه چیز در این مرکز آموزشی رو به زوال رفت.
پرسپولیس حالا با علم به اینکه این دانشگاه میتواند محلی برای درآمدزایی باشگاه باشد و البته از حیث گام برداشتن در حوزه علم و ورزش تبدیل به باشگاهی یگانه در ورزش ایران باشد، حرکت تازهای برای این دانشگاه آغاز کرده و امید میرود این بار بدون حب و بغض، بدون تهدید و ارعاب، بدون حملات گازانبری و طرح و نقشههایی که منجر به تعطیلی این مرکز شد مدیریت باشگاه پرسپولیس این پروژه را به همان جایی برساند که چشم نامحرمان را گرفته بود.
شما هم می توانید در مورد این خبر نظر بدهید